به گزارش گروه ورزشی قدس آنلاین، هنوز هم بدون شک رسول خادم با اختلاف بهترین گزینه برای ریاست فدراسیون کشتی است یا سرمربیگری تیم ملی؛ اما نه برای هردو در یک زمان.
خاطرمان هست در برههای از زمان تمام گوششکستهها آرزوی ریاست یکی از خانواده خودشان را بر فدراسیون کشتی داشتند، اما حالا خیلی از آنها به منتقدان جدی ریاست یکی از خودشان تبدیل شدهاند؛ موضوعی که خیلی نیاز به بازگشت به عقب ندارد و تنها با نگاهی گذرا میتوان دلایل آن را تشریح کرد.
شاید اگر مسئولان فدراسیون کشتی یک بار دیگر از ابتدا تا امروز به عقب برگشته و حرفها، وعدهها و سخنان خود را مرور کنند و کمی با خود صادق باشند بتوانند قضاوت عادلانهتری داشته باشند.
اما موضوعی که بیش از هر چیزی آزاردهنده به شمار میآید، نپذیرفتن اشتباهات و تکرار بهانههای واهی برای فرار از زیر بار مسئولیت این ناکامی است؛ اینکه فدراسیون کشتی قبل از هر چیزی پذیرای مسئولیت باشد و بدون هیچ بند و تبصرهای حاضر به پذیرش اشتباهات باشد، میتواند گامی رو به جلو برای شروع اصلاحات و جبران اشتباهات گذشته باشد تا بتوان به آینده امیدوار بود.
ذکر چند نکته از صحبتهای گذشته و فعلی مسئولان فدراسیون کشتی چه در بخش فنی و چه مدیریتی و نقدی بر آن برای اصلاح امور خالی از لطف نیست تا بتوان شفافتر در مورد اتفاقاتی که در این مدت رُخ داده تصمیمگیری کرد؛ بدون هیچ بند و تبصرهای.
* بهانههای مالی را کنار بگذاریم؛ شرایط همین است
یکی از مواردی که در این مدت برای توجیه ناکامی کشتی در مسابقات جهانی وِرد زبان بوده، به مشکلات اقتصادی و نوسانات ارز برمیگردد. در این زمینه داورزنی معاون حرفهای و قهرمانی وزارت ورزش گفت: بیشترین حمایت ارزی، اعتباری و موافقتهای شورای برون مرزی برای کشتی بوده است و از ابتدای سال تاکنون ۱۰.۵ میلیارد تومان نقدی به فدراسیون کشتی پرداخت شده؛ ضمن اینکه فدراسیون کشتی حدود ۵۰۰ هزار دلار ارز سهمیه ارزی گرفته است.
صالحیامیری، رئیس کمیته ملی المپیک نیز گفته: سقف کمک کمیته به فدراسیونها ۲ میلیارد تومان بوده و فدراسیون کشتی هم تنها فدراسیونی است که در شش ماه اول امسال بودجه ۱۰۰ درصد را دریافت کرده است.
این نشان میدهد که مسئولان بلندپایه ورزش در زمینه مالی برای فدراسیون کشتی نه تنها کم نگذاشتهاند بلکه بیش از حد توان نیز در میدان بودهاند.
از طرفی مشکلات اقتصادی و نوسانات ارزی حاصل ماههای اخیر و چند ماهه سال ۹۷ است و روا نیست تمام مشکلات و ناکامیهای اخیر کشتی در مسابقات جهانی را به این موضوع ربط دهیم و ضعفها را نادیده بگیریم. ضمن اینکه در همین چند ماه گذشته ایران علاوه بر میزبانی از چندین تورنمنت بینالمللی آنهم با حضور کشورهای خارجی، در بیشتر مسابقاتی که در تقویم خود برای آماده سازی در نظر گرفته بود، شرکت کرد و شاید تنها یکی دو تورنمنت بود که موفق به حضور در آنها نشد.
برگزاری چنین تورنمنتهایی هزینههای گزافی به سازمان تیمهای ملی کشتی تحمیل کرد که میشد این هزینهها صرف اعزامهای لغو شده به تورنمنتهای بینالمللی شود. از سوی دیگر همین چندی پیش بود که نخستین تورنمنت بینالمللی کشتی کلاسیک بانوان به میزبانی لبنان برگزار شد و چه کسی است که نداند این تورنمنت با هزینه ایران برگزار شده و اگر مشکلات مالی جدی وجود دارد، این همه هزینه برای چیست؟
آیا بهتر نیست چنین هزینههای به ظاهر بی فایدهای که نه تنها باری از روی دوش کشتی برنمیدارد بلکه باری هم به آن تحمیل میکند به جای صرف شدن در حواشی کشتی به متن قضیه و تیمهای ملی آزاد و فرنگی تزریق شود؟ چه بسا بارها و بارها به پای درد و دل کشتیگیران آزاد و فرنگی تیمهای ملی نشستهایم و از عدم توجه کافی گلایه داشتند و معتقد بودند گسترده شدن فعالیتهای فدراسیون کشتی در رشتههای جانبی از جمله گراپلینگ، آلیش، ساحلی، کمربند، پهلوانی و برگزاری رقابتهای پُرشمار داخلی باعث شده تمرکز اصلی از کشتی آزاد و فرنگی که هدف اصلی است، دور شود و به جای پرداختن به رشتههای اصلی المپیکی، تمرکز از دست برود.
از سوی دیگر برگزاری اردوهای آمادگی این تیمها در خانه کشتی باعث بر هم خوردن تمرکز ملیپوشان به دلیل شلوغی بیش از حد شده که این موضوع نیازمند بازنگری اساسی در فعالیتهای فدراسیون کشتی بخصوص برای کاهش هزینهها و تمرکز روی آزاد و فرنگی است.
اینکه در هر تنگنایی حرف از مشکلات اقتصادی به میان میآید که نمیتواند توجیه مناسبی باشد. این که تمام کشور و اقشار مردم با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه هستند بر هیچ کس پوشیده نیست که ورزش و کشتی هم از این موضوع نمیتواند مستثنی باشد، اما وقتی از عدم حضور در تورنمنتهای بینالمللی سخن به میان میآوریم عذر بدتر از گناه است چراکه با نگاهی گذرا به تقویم برنامهریزی شده برای کشتی و بررسی مسابقاتی که در آن شرکت کردهاند به خوبی متوجه میشویم که تیمهای ملی کشتی در ماههایی که از سال ۹۷ گذشته، در حدود ۱۰ تورنمنت حضور پیدا کردهاند و تقریبا ۹۰ درصد است تقویم خود را اجرایی کردند و تنها یکی - دو تورنمنت اخیر به دلیل مشکلات مالی لغو شده که بعید به نظر می رسد خللی در برنامهریزیها آنهم در این حجم وسیع ایجاد کند.
* بازیهای بیهوده رسانهای بلای جان کشتی
اینکه گفته میشود برخی ملیپوشان تا لحظه آخر به دلیل شرایط مالی فدراسیون از اعزام خود مطمئن نبودند؛ آیا حرف درستی است؟ آیا این مسائل، مشکلی است که باید دغدغه ذهنی کشتیگیران باشد؟ وظیفه کشتیگیر کشتی گرفتن روی تشک مسابقه و وظیفه فدراسیون فراهم کردن امکانات برای رسیدن به موفقیت است.
اینکه به چه دلیل مسئولان فدراسیون کشتی اقدام به رسانهای کردن تنگناهای مالی آن هم روی خروجی سایت فدراسیون میکردند کمی عجیب به نظر میرسد؛ موضوعی که بلافاصله با مصاحبههای رگباری اهالی شورای فنی به آن دامن زده میشد. در حالیکه میتوانستند خیلی راحت، بدون این که کشتیگیران متوجه شوند به رایزنی با نهادهای ذیربط و مسئولان بالادستی ورزش بپردازد تا این بار روحی و روانی به آنها تحمیل نشود. شاید هم این اقدام انجام شده است تا روزی بهانه و دستاویزی برای توجیه ناکامیهای احتمالی کشتی باشد.
از طرفی در حالی از عدم حضور در تورنمنتهای بینالمللی سخن به میان میآید که آزادکاران تنها یک تورنمنت (جام مدوید) را از دست دادهاند و طبق تقویم فدراسیون تقریبا تمام اعزامها آنهم با نفرات انبوه انجام شده است. اگر هم قرار بوده کشتیگیری در تورنمنتی محک بخورد حتما در رقابتهای قبلی محک خورده است؛ چه بسا که حتی در برخی مواقع، نتایج این تورنمنتها برای کادرفنی اهمیتی نداشت، مانند آنچه در تقابل ابراهیمی و کریمی رخ داد.
سوال دیگر اینکه هدف از رسانهای کردن ابلاغ اعزام ناقص تیمهای ملی به مسابقات جهانی چه بود؟ تا حالا بهانهای شود برای اینکه کشتیگیران برای حضور یا عدم حضور در مسابقات جهانی در خوف و رجا باشند و روحیه خود را از دست بدهند؟
* دستاویزی بنام جوانگرایی برای توجیه ناکامی
از سوی دیگر گفته میشود هدف گذاری ما برای موفقیت در المپیک توکیو است؛ بسیار عالی، چه هدفی بهتر و بالاتر از این، اما چه تضمینی وجود دارد بعد از آن رقابتها هم همین بهانههای تکراری مطرح نشود؟ وقتی که اعضای شورای فنی اقدام به انتخاب کشتیگیران مورد نظر خود برای حضور در ترکیب جهانی میکردند از الفاظی مانند کلاس جهانی، برتری روحی، مصلحت کشتی و منافع ملی سخن به میان میآوردند، اما آیا واقعاً این نتایج حاصل تمام این آیندهنگریهاست
جوانگرایی و آیندهنگری موضوعی است که دستاویز نتیجه نگرفتن در مسابقات جهانی قرار گرفته است. حضور کشتیگیران کم تجربه و جوان در مسابقات جهانی حرف درستی است، اما از شخصی مانند خادم پذیرفتنی نیست چون خودش بهتر از هر کسی میداند دلیل میدان دادن به این جوانان چه بوده است. مگر غیر از این است که نتوانستهایم در این سالها علیرغم وعدههای قبلی مبنی بر داشتن همزمان چندین تیم ملی آماده، حداقل ۲ کشتیگیر تراز اول را در هر وزن معرفی کنیم تا در آستانه مسابقات جهانی کاسه چه کنم در دست نگیریم و به گونهای نشود که مجبور شویم برای پر کردن خلأها از جوانان استفاده کنیم.
نمیتوان نام اینکار را جوانگرایی گذاشت؛ استفاده از کشتیگیران جوان زمانی پسندیده است که برای آنها برنامه داشته باشیم نه به صورت مقطعی از آنها استفاده کنیم و سپس به حال خود رها شوند.
از طرفی بر فرض بپذیریم که در ۲ - ۳ وزن جوانگرایی داشتیم، اما ناکامی کشتیگیران با تجربه ما مانند اطری، حسینخانی، اکبری و حتی گُلیج چه میشود؟
* توهم دستکاری قرعهها
دستاویز دیگری که مورد بهانه برخی از اهالی فدراسیون کشتی قرار میگیرد قرعه کشتیگیران ما در رقابتهاست؛ اینکه قرعهها را عجیب بدانیم و بگوییم هیچ قرعه خوبی نصیب ما نشد و دستهایی در کار بود تا چنین قرعههایی به ما بخورد؛ مانند آنچه در گفتههای برخی کشتیگیران و اخیرا احد پازاج، مدیر تیمهای ملی کشتی داشتهایم که توهمی بیش نمیتواند باشد.
چه بسا اینکه از قدیم هم گفتهاند ورزشکاری که میخواهد قهرمان شود باید تمام حریفانش را شکست دهد. این که بگوییم فلان کشتیگیر اگر در فلان مرحله به ما میخورد میتوانستیم او را شکست بدهیم یا اگر قرعه بهتری نصیب ما میشد حتما تا فینال میرفتیم؛ معادلهای غیرقابل قبول است. چه بسا اینکه شاید اگر این قرعه مورد نظر دوستان، نصیب کشتیگیر یک کشور بدون کشتی هم میشد به راحتی به فینال میرسید.
اینکه بخواهیم تمام ضعفها و ناکامیها را گردن قرعهها بیاندازیم کار پسندیدهای نیست. از طرفی کشتیگیران ما در حالی از گردونه رقابتها کنار رفتند که به حریفان اصلی و مستقیم خود نباختند که اگر این طور بود بسیاری از رقیبان آنها در مراحل بعدی حذف نمیشدند به طوری که بیشتر حریفان آنها حتی موفق به حضور در دیدارهای ردهبندی اوزان خود هم نشدند چه برسد به فینال که نشان از قرعههای مناسب و عدم آمادگی کشتیگیران ما دارد.
مطالبی که بیان شد تنها از سر نقدی دلسوازنه برای جلوگیری و تکرار بهانهها بود تا واقع بینانه و با دید بهتری مسیر موفقیت در آینده را ترسیم کنیم. ای کاش برخی از مسئولان فدراسیون کشتی و به خصوص اعضای شورای فنی به جای انجام مصاحبههای بیهوده در راستای شانه خالی کردن از تصمیماتی که خود مسبب این ناکامی بوده، کمی واقعبینانهتر رفتار میکردند و با پذیرش اشتباهاتشان از خودشان شروع میکردند؛ تا حداقل شاهد گامی رو به جلو برای اصلاح امور باشیم.
هنوز هم دیر نشده، اما به شرطی که از گذشته درس بگیریم و اشتباهات قبل را تکرار نکنیم؛ بدون شک تیم مدیریتی و فنی خادم و همکارانش که همه از اندوختهها و ذخایر کشتی ایران هستند، میتواند کارنامه موفق سالهای گذشته را باز هم تکرار کنند، اما کشتی در فاصله کمتر از ۲ سال مانده تا بازیهای المپیک نیازمند اتحادی ملی است که کسی غیر از رسول خادم نمیتواند این وحدت را در خانواده کشتی برقرار کند، همانطور که تا به امروز بیشتر گوششکستهها را با سلایق مختلف دور هم جمع کرده، اما همانطور که عنوان شد باید درها به روی منتقدین باز شود تا صحبتها به جای مطرح شدن در رسانهها به صورت چهره به چهره و بدون واسطه مطرح و برای رسیدن به آیندهای درخشان و اعتلای کشتی جمعبندی شود.
منبع: فارس
انتهای پیام/
نظر شما